علل و عوامل آغاز نبرد
در مورد دلایل این جنگ ها میشود به طور خلاصه گفت: رشد جمعیت، توسعه اقتصادى، وجود یک جنبش اجتماعى موثر در اروپا و اشتیاق به زیارت مرقد حضرت مسیح که مورد توجه عموم مردم اروپا بود. مواعظ آتشین پاپ اوربن دوم که به گفته برخى قصد به دست آوردن سرزمین پطروس حوارى را داشت و آن را وطن دوم خود مى دانست و یا به گفته برخى مورخین، پاپ براى رقابت با امپراتوران اروپا این سیاست را در پیش گرفته بود زیرا در اثر اصلاحات پاپ گرگوار هفتم به سال 1073 میلادى انتخاب اسقف ها از سوى پادشاهان و فئودال ها ممنوع شده بود و این به نوعى قدرت نهایى پاپ در مقابل امپراتوران بود. اما در نهایت، این جنگ ها باعث قدرتمند شدن شاهان اروپا شد. زیرا تمامى هزینه ها و نفرات نظامى را دوک ها و پرنس هاى اروپایى تامین مى کردند و چون در آن زمان عملاً قدرت در نزد آنها بود با تداوم جنگ دوک ها و پرنس هاى اروپایى ضعیف تر شدند. البته به عقیده مورخین معاصر عرب این جنگ ها براى از بین بردن اسلام بوده است اما با توجه به قدرت آن موقع مسلمانان و آگاهى اروپاییان نسبت به این امر این مسئله بعید به نظر مى رسد.
البته نباید فراموش کرد که رونق کشورهای اسلامی و تمدن آن، برای بسیاری از پادشاهان هوسانگیز بود و رؤیای به چنگ آوردن این کشورها همواره یکی از آرزوهای پادشاهان غربی بود.
اما اگر می خواهید با جزئیات جالب تری درباره علل جنگ های صلیبی آشنا شوید ادامه مقاله را بخوانید:
اولین علت
اولین علت مستقیم جنگ های صلیبی پیشتازی ترکان سلجوقی بود. دنیا خود را با سلطهی مسلمانان بر خاور نزدیک وفق داده بود؛ خلفای فاطمی مصر در حکومت بر فلسطین طریق مدارا پیش گرفته بودند و، صرف نظر از چند واقعهی استثنایی، فرقههای مسیحی آن سامان از آزادی زیادی در پیروی از تعالیم دینی خویش برخوردار بودند.
حاکم، خلیفهی دیوانهی قاهره، کلیسای قیامت را ویران کرده بود (1010) لکن خود مسلمانان مبالغ معتنابهی خرج تعمیر مجدد آن کرده بودند. در سال 1047، جهانگرد و شاعر ایرانی، ناصر خسرو، کلیسای مزبور را چنین توصیف کرد: «...جایی وسیع است چنانکه هشت هزار آدمی را در آن جای باشد، همه را به تکلیف بسیار ساخته از رخام رنگین و نقاشی و تصویر، و کلیسا را از اندرون به دیباهای رومی آراسته و مصور کرده و بسیار زر طلا بر آنجا به کار برده، و صورت عیسی علیهالسلام را چند جا ساخته که بر خری نشسته است.» این فقط یکی از کلیساهای متعدد در بیتالمقدس بود.
زائران مسیحی حق داشتند آزادانه به اماکن معتبرکه رفتوآمد کنند؛ سالیان سال بود که زیارت فلسطین نوعی عبادت یا کفاره محسوب میشد؛ همه جای اروپا، انسان کسانی را میدید که برگهای نخل فلسطین را چلیپا وار، به نشانهی زیارت از اماکن متبرکه، زیور خویش میکردند؛ پیرز پلومن معتقد بود که این قبیل افراد «رخصت داشتند که از ان پس تمام عمر سخن دروغ بگویند.» لکن در 1070 ترکان بیتالمقدس را از چنگ فاطمیان بیرون آوردند، و زائران مسیحی از این پس ناقل روایاتی بودند دربارهی تعدی ترکان و بیحرمتی آنها نسبت به نام پیر لومیت (پیر منزوی) از جانب سیمون، بطرک بیتالمقدس، نامهای نزد پاپ اوربانوس دوم به رم آورد که در طیآن تعقیبو آزار مسیحیان فلسطین بتفصیل بیان، و از پاپ عاجزانه تقاضای کمک شدهبود(1088)
دومین علت
دومین علت مستقیم جنگهای صلیبی تضعیف خطرناک امپرطوری بیزانس بود. امپراطوری مزبور مدت هفت قرن میان تقاطع بزرگراههای اروپا و آسیا قرار داشت و مانع تهاجم لشکریان آسیایی و خیل جماعات چادرنشین استپها به اروپا بود.
اکنون این امپراطوری بر اثر نفاقهای داخلی، بدعتهای مخرب، و شقاق 1054 که مایهی جدایی آن از غرب شده بود، آن قدر ضعیف بود که دیگر نمیتوانست موفق به انجام این امر خطیر تاریخی شود. در حالی که بلغارها، پچنگها، کومانها، و روسها بر دروازههای اروپایی آن هجوم میبردند، ترکان مشغول تکه تکه کردن ایالات آسیایی آن امپراطوری بودند.
در 1071 سپاهیان بیزانس تقریباً در مناذگرد تارومار شدند. ترکان سلجوقی ادسا، انطاکیه (1058)، طرسوس، حتی نیقیه را تسخیر کردند و از آن سوی بوسفور چشم بر خود شهر قسطنطنیه دوختند. امپراطور آلکسیوس اول(1081-1118) با امضای عهدنامهی خفتآوری، بخشی از آسیای صغیر را نجات بخشید، لکن برای مقابله با هجومهای بیشتر فاقد قوای نظامی بود.
اگر قسطنطنیه به دست ترکان میافتاد، تمامی اروپای خاوری در برابر لشکریان آنها مفتوح میشد و فتح تور (732) بینتیجه میماند. آلکسیوس غرور مذهبی را فراموش کرد، سفرایی نزد پاپ اوربانوس دوم و شورای پیاچنتسا گسیل داشت، و اروپای لاتین را تشویق کرد او را در هزیمت دادن ترکان از اروپا یاری کند.
آلکسیوس میگفت که مبارزه با این جماعت کفار در خاک آسیا عاقلانهتر خواهد بود تا آنکه دست روی دست نهند و منتظر سیل آنها از طریق شبه جزیرهی باکان به پایتختهای اروپایی باشند.
سومین علت
سومین علت مستقیم جنگهای صلیبی حس جاهطلبی شهرهای ایتالیایی مانند پیزا، جنووا، ونیز، و آمالفی بود که میخواستند دامنهی قدرت تجاری روزافزون خود را بسط دهند.
هنگامی که نورمانها سیسیل را از دست مسلمانان بیرون آوردند (1060-1091) و لشکریان مسیحی حوزهی حکومت مسلمین را در اسپانیا کاهش دادند (از 1085 به بعد)، مدیترانهی باختری به روی بازرگانان مسیحی باز شد.
شهرهای ایتالیایی از راه بنادر صادر کنندهی کالاهای داخلی و مصنوعات ورای آلپ ثروتمند شدند و درصدد برآمدند به برتری مسلمانان در مدیترانهی خاوری پایان داده، بازارهای خاور نزدیک را به روی امتعهی اروپای باختری بگشایند. اطلاع نداریم که این سوداگران ایتالیایی تا چه حد به شخص پاپ تقرب داشتند.
تصمیم نهایی از جانب خود اوربانوس گرفته شد.
این فکر به مخیلهی سایر پاپها هم خطور کرده بود. مثلاً ژربر، که به اسم سیلوستر دوم مقام پاپی را احراز کرد، از عالم مسیحیت خواستار نجات بیتالمقدس شد، و بنا به اصرار او جماعتی از مبارزان مسیحی بینتیجه قدم به خاک سوریه گذاشتند (حدود 1001)
گرگوریوس هفقتم در گرماگرم مبارزهی متهدم کنندهای با هانری چهارم گفته بود: «جان برکف نهادن در راه انجات اماکن متبرکه در نظر من بمراتب خوشتر است تا حکومت بر عالمی» هنگامی که اوربانوس در مارس 1095 ریاست شورای پیاچنتسا را به عهده گرفت، آتش آن مبارزه هنوز سرد نشده بود.
در این شورا اوربانوس به حمایت از تقاضای سفیران آلکسیوس سخن گفت، اما توصیه کرد تا مجمع عظیمتری به نمایندگی از جانب قاطبهی مسیحیان برای اعلام جنگ علیه اسلام تشکیل نشده است، در گرفتن تصمیم شتاب نورزند. احاطهی وی بر اوضاع زیادتر از آن بود که تصور کند در چنین امر خطیری، در یک سرزمین دوردست، پیروزی مسیحیان قطعی باشد.
بیشک اوربانوس پیشبینی میکرد که شکست در این مهم به حیثیت مسیحیت و کلیسا سخت لطمه خواهد زد.
شاید اشتیاق داشت که جنگجویی نامرتب بارونهای فئودال و دزدان دریایی نورمان را به صورت مبارزهای مقدس درآورد و اروپا و امپراطوری بیزانس را از خطر مسلمانان برهاند.
آرزوی اوربانوس آن بود که کلیسای شرقی را دوباره به زیر سلطهی حکومت پاپی، و عالم مسیحی را به صورت جهان نیرومندی تحت فرمان پاپها درآورد و بار دیگر شهر رم را به پایتخت جهان مبدل کند. این مفهوم ذهنی ناشی از نهایت دولتمردی بود.
از مارس تا اکتبر 1095 اوربانوس به سیاحت در ایتالیای شمالی و فرانسهی جنوبی مشغول بود و از امرا و بزرگان قوم برای کمک ضروری در این راه نظر خواست. در کلرمون، واقع در اوورنی، شورای تاریخی روحانی اجلاس کرد؛ هرچند که یک روز سرد ماه نوامبر بود، هزاران نفر از مردم نواحی و جوامع مختلف چادرهای خود را در میان صحرا برافراشتند، و چنان اجتماع عظیمی برپا شد که هیچ تالاری گنجایش آن همه مردم را نداشت؛ هنگامی که هموطن خود اوربانوس دوم را بر بالای صفه بلند کردند، و وی به زبان خود آنها به ایراد مؤثرترین خطابهها در تاریخ قرون وسطی پرداخت، قلب همه از فرط احساسات در تپش افتاد.
پاپ خطاب به حاضران چنین گفت:
ای نژاد فرانک! نژاد محبوب و برگزیدهی خدا!... از مرزهای اورشلیم و از جانب قسطنطنیه خبر غمانگیزی آوردهاند که قومی ملعون بکلی از خدا بیخبر جابرانه بر اراضی این مسیحیان هجوم برده و با ویرانی و ایجاد آتش سوزی مردم را از زاد و بومشان بیرون راندهاند.
اینان جماعتی از اسرار را به مملکت خویش برده و بخشی از آنها را زیر شکنجههای بیرحمانه به قتل رساندهاند.
این مردم محرابها را با لوث وجود خویش آلوده میسازند و سپس آنها را ویران میکنند. قلمرو یونانیان اکنون به دست آنها تکه تکه شده است و یونانیان از ان اراضی وسیعی که پیمودن سراسر آن حتی بیش از دو ماه طول میکشد محروم شدهاند.
اکنون اگر شما رنج قصاص این اعمال ناحق و بازگرفتن این اراضی را بر خود هموار نسازید، این مهم از دست چه کسی ساخته است؛ آری شمایید که خداوند بین الطاف خویش بیش از دیگران حشمت در جنگاوری، شجاعت عظیم، و نیرو ارزانی داشته است تا سر مردمی را که در مقام مخالفت با شما قد علم میکنند بر خاک بسایید.
بگذارید کردار نیاکان شما – جلال و عظمت شارلمانی و سایر شهریاران این سرزمین- مشوق شما باشد. بگذارید مزار مقدس منجی و خداوندگار ما که اکنون در تصرف اقوام پلید است و اماکن متبرکهای که اکنون ملوث شده است شما را برانگیزد. ... بگذارید هیچگونه تشویشی در امور خانوادگی و هیج نوع تملکی شما را از این امر خطیر باز ندارد.
زیرا در این سرزمینی که اکنون شما در آن سکنی دارید، و از همه سو دریا و قلهی کوهها آن را دربرگرفته است برای نفوس عظیم شما بسیار تنگ است.
خوراکی که از آن عاید میشود بسختی تکافوی نیازهای مردمی را که به کار کشت مشغولند میکند.
از این روست که شما یکدیگر را میکشید و میدرید، به جنگ دست میبرید، و بسیاری از شماها در این زد و خورد داخلی به هلاکت میرسید.
لذا، بگذارید نفرت از میان شما رخت بربندد؛ بگذارید کشاکشهای شما پایان یابد. قدم در طریق کلیسای قیامت نهید؛ آن سرزمین را از چنگ قومی تبهکار بیرون آورید و خود بر آن استیلا یابید؛ اورشلیم بهشتی است آکنده از لذات و نعمتها، سرزمینی است بمراتب ثمربخشتر از همهی سرزمینها.
آن شهر شاهی، که در قلب عالم قرار گرفته است، از شما تمنا دارد که به یاریش بشتابید. مشتاقانه رنج این سفر را برای آمرزش گناهان خویش تقبل کنید، و در عوض به حشمت فناناپذیر ملکوت الهی پشتگرم باشید.
از میان جمعیت غریو پرهیجانی به آسمان برخاست که: «مشیت خدا چنین است» اوربانوس نیز با آنها هم آواز شد و از ایشان تقاضا کرد که این جمله را شعار نبرد خود سازند، و به افرادی که حاضر به شرکت در جنگ صلیبی شده بودند دستور داد که بر روی سینه یا پیشانی خویش علامت صلیب را نقش کنند.
ویلیام آو ممزبری مینویسد «بیدرنگ پارهای از خواص جلو پای پاپ به زانو افتادند و جان و مال خویش را وقف خدمت خدا کردند.» هزاران نفر از عوام نیز به همین سان پیمان بستند. رهبانان و زاهدان از گوشهی عزلت به درآمدند تا در واقع، و به معنی کلمه، مجاهدان لشکر مسیح باشند.
پاپ پر جنبوجوش از آن محل روبهسوی دیگر شهرها نهاد، که از جمله بود تور، بوردو، تولوز، مونپلیه، و نیم.... و مدت نه ماه مردم را به شرکت در جنگ صلیبی تشویق میکرد. هنگامی که بعد از دو سال غیبت به رم بازگشت، مردمان آن شهر، که کمتر از دیگر شهرهای مسیحی دیندار بودند، مقدمش را با شور تمام پذیرا شدند.
اوربانوس، بدون مواجهه با مخالفت شدیدی برای آزاد ساختن صلیبیون از بند تعهداتی که مانع از شروع جنگ صلیبی میشد، اختیارات لازم را به دست گرفت و برای دورهی این جنگ، سرفها و اسالها را از تعهداتی که در برابر اربابان خود داشتند رها ساخت.
وی به عموم صلیبیون این امتیار را تفویض کرد که از این پس در دادگاههای کلیسایی محاکمه شوند نه در محاکم اربابی؛ و تضمین کرد که در غیاب آنها اسقفان هر محل حافظ دارایی آنها باشند. وی به موجب فرمانی – هرچند که کاملاً ضمانت اجرایی نداشت- همهی جنگهای مسیحیان را ممنوع کرد و، فوق قوانین مربوط به تبعیت و سرسپردگی فئودال، اصل جدیدی برای فرمانبرداری وضع کرد.
اکنون اروپا بیش از پیش متحد شده بود و اوربانوس دوم خویشتن را، دست کم از لحاظ نظری، مالک الرقاب شایسته و مقبول سلاطین اروپا میدید. تمامی جهان مسیحی به طرزی بیسابقه به جنبش درآمد و با شور فراوانی خود را برای جنگ مقدس با عالم اسلام آماده ساخت.
منابع :
encyclopaediaislamica.com
مؤسسة فرهنگی موعود عصر(عج) mouood.org
باشگاه اندیشه bashgah.net
ویکیپدیا
روزنامه - شرق
daneshnameh.roshd.ir
ماهنامه - موعود
askdin.com
پایگاه حوزه hawzah.net
فصلنامه - تاریخ اسلام - 1384 - شماره 22
دیگر منابع:
ویل دورانت، تاریخ تمدن، عصر ایمان، ترجمه ابوالقاسم طاهرى
هانس ابرهارد مایر، جنگهاى صلیبى، ترجمه عبدالحسین شاهکار
فن گوستاو گرونبوم، اسلام در قرون وسطى، ترجمه غلامرضا سمیعى
عبداللَّه ناصرى طاهرى، بیت المقدس شهر پیامبران
رنه گروسه، امپراتورى صحرانوردان، ترجمه عبدالحسین میکده
دکتر عبدالحسن نوایى، ایران و جهان از مغول تا قاجاریه
استیفن رانیسمان، تاریخ جنگهاى صلیبى، ترجمه زهرا محیط طباطبائى
شکیب ارسلان، تاریخ فتوحات مسلمانان در اروپا (فرانسه، سوئیس، ایتالیا و جزایر دریاى مدیترانه) ترجمه على دوانى
ادوارد گیبون، انحطاط و سقوط امپراتورى روم
گوستاولوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سید هاشم حسینى
گرونبوم فن گوستاو: اسلام در قرون وسطى، ترجمه غلامرضا سمیعى (تهران، نشر البرز، 1373ش).
گیبون، ادوارد؛ انحطاط و سقوط امپراطورى روم، ترجمه فرنگیس شادمان (نمازى)، سه جلد (تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1353ش).
لین پول، استانلى، طبقات سلاطین اسلام، ترجمه عباس اقبال
مونتگمرى وات، ویلیام، برخورد آراء مسلمانان و مسیحیان
پایگاه تاریخ الاسلام، پایگاه اینترنتی المحقق و روزنامه النور چاپ یمن
محمدعلى اسلامى ندوشن: ایران و تنهایى ا ش
جواجر لعل نهرو، نگاهى به تاریخ جهان
تاریخ جنگ هاى صلیبى، ترجمه منوچهر کاشف
اختصاصی راسخون
[ جمعه 91/4/9 ] [ 9:48 عصر ] [ جلال ]